وبلاگ بصیرت: Baseirat.blogsky.com
وبلاگ بصیرت: Baseirat.blogsky.com

وبلاگ بصیرت: Baseirat.blogsky.com

نکاتی درباره انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران

نکاتی درباره انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران

به قلم دکتر اباذر اسماعیلی میدانی پژوهشگر مقیم آمریکا - دیماه 1396

***

بسمه تعالی

این روزها با انتشار مجدد نوار ویدیوئی جلسه انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری جمهوری اسلامی در مجلس خبرگان رهبری وقت؛ هر دو طیف قلم بدستان مغرض و منصف را توامان به اظهار نظر وا داشته است؛ که اینجانب نیز به عنوان یک پژوهشگر؛ لازم میدانم یافته های تحلیلی خود را تقدیم افکار عمومی بنمایم

اولا: موضوع رهبری به سبک ولایت و امامت ؛ حکم قرآن و سنت الهی است که با امامت و ولایت پیامبر اسلام (ص) شروع و در ائمه معصومین (ع) تداوم؛ ودرعصرغیبت به «نیابت» مستدام است. که یا کاشف میشود و یا اجماع؛ و این موضوعی است که درتاریخ تشیع جایگاه حقوقی و فقهی داشته و موفق هم عمل کرده است؛ کما اینکه رمز بقاء تشیع هم از بدو امامت علی (ع) تا عصر حاضر نیز در این نکته مهم نهفته است. تفکر شیعه در طول تاریخ خود در باب رهبری به سبک امامت و ولایت هیچ خطایی نکرده است؛ و انتخاب آیت الله خامنه ای هم در این راستا بوده و کاملا منطبق برنصّ صریح ؛ و براصول و قواعد بوده است. و نظر به اظهارات موکد امام خمینی در سه نوبت متفاوت الشرایط به شایستگی ایشان برای رهبری؛ موضوعیت کشف؛ و با توجه به رای اکثریت علماء طراز اول تحت عنوان مجلس خبرگان، موضوعیت اجماع ؛ و در عین حال با توجه به انتخابی بودن اعضای مجلس خبرگان از طرف مردم؛ موضوعیت منتخب ملت؛ درخصوص رهبری آیت الله خامنه ای متحداً و بدون عیب و نقص محقق گردیده است. فلذا انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری و امامت و ولایت؛ امری مسلم بر یقین بوده و هیج جای شبهه ای درآن نیست

ثانیا: درآن مقطع تاریخی؛ با توجه به امتیازات منحصربفرد ذیل؛ آیت الله خامنه ای تنها «متعیّن واجب» برای رهبری نظام بودند و انتخاب غیر؛ نمی توانست متصور شود

امتیاز اول: اعلام نظر مکرر امام خمینی برای شایستگی ایشان به رهبری؛ و درعین حال نام نبردن از فرد یا افراد دیگری برای این مقام است. که درمکتب تشیع به لحاظ فقهی؛ نظر امام اول؛ از برای امامت و ولایت امام دوم؛ حجت بوده و لازم الاتباع برای مومنین است. و به لحاظ سیاسی نیز؛ نظر رهبر یک انقلاب؛ معمولا لازم الاتباع برای همه انقلابیونی است که خود را صاحبان انقلاب میدانند

امتیاز دوم: در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ بعد از مقام رهبری، رئیس جمهورمقام اول کشوراست. و در آن مقطع تاریخی؛ آیت الله خامنه ای رئیس جمهور بوده و در فقدان رهبری مقام اول سیاسی کشور بودند

امتیاز سوم: آیت الله خامنه ای سیّد بوده و به سلاله پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) منتسب هستند و در مکتب تشیع؛ حق امامت و ولایت؛ به طریق اولی از آن این سلاله پاک می باشد

امتیاز چهارم: اکثریت اعضای صاحب نظر مجلس خبرگان رهبری موافق موکّد بر رهبری ایشان بودند

نتیجتاً: با توجه موارد مذکور؛ مُتَیَقِن است که درآن مقطع تاریخی؛ آیت الله خامنه ای تنها «مُتَعیّن واجب» برای رهبری نظام بودند؛ فلذا هرگونه سناریور تراشی برای نقش دیگران در تعیین و انتخاب رهبری ایشان غیرمنطقی و مغرضانه بوده و سفسطه های باطل هستند

علی ایحال؛ تثبیت تحقیقی و تحلیلی اینجانب بر این است که: بعضی از دوستان آیت الله خامنه ای نه تنها نقشی سازنده در تعیین رهبری ایشان نداشته اند بلکه درقدم اول؛ در جستجوی کسب نظر امام خمینی برای رهبری خودشان بودند که در سایه صراحت نظر امام خمینی در شخص آیت الله خامنه ای؛ موفق نمی شوند؛ و در قدم دوم؛ در تلاش برای شورایی کردن رهبری بودند تا خود نیز سهمی در رهبری داشته باشند که باز هم موفق نمیشوند؛ و لاجرم به قدم سوم؛ که رهبری آیت الله خامنه ای بوده است؛ تسلیم شده و در کنار رهبری آیت الله خامنه ای می ایستند. البته که شرعاً و عقلاً نیز چاره ای جز این نداشتند

بدیهی است که: تاریخ امت اسلام و تشیع؛ به آیندگان شهادت خواهد داد که تشخیص امام خمینی و تصمیم علماء مجلس خبرگان در شایستگی آیت الله خامنه ای به رهبری نظام و امامت و ولایت امت اسلامی عین حق، و به صواب بوده است

والسلام علی من اتبع الهدی

اباذر اسماعیلی میدانی

دیماه 1396